مطالعات نشان داده که مردم ایران از فعالترین مردم جهان در زمینه انجام کارهای خیریه و عام المنفعه هستند، اما آیا کمکهای مادی و کالایی که عمدتاً توسط خیریهها انجام میشود، میتواند باعث شود که افراد حوزه آسیب، از سطحی که در آن درگیرند، فراتر روند و توسعه پیدا کنند؟
خیریهها (Charity) و سازمانهای مردم نهاد (سمنها / NGOها -Non Governmental Organization) دو نوع سازماناند که با شیوههای کاری متفاوتی فعالیت می کنند، در واقع NGOها از لحاظ تأثیرگذاری اجتماعی، حرفهای تر از خیریهها عمل میکنند و به توسعه فکری، شخصیتی و اجتماعی افراد حوزه آسیب کمک مینمایند.
در این مقاله برآنیم چند تفاوت اساسی خیریهها و NGOها را برشماریم.
مشاهده ویدیو های آموزشی مدیریت سازمان های مردم نهاد
اولین تفاوت خیریه با NGO
اولین تفاوت خیریهها و NGOها بر میگردد به ماهیت حمایتهای صورت گرفته از آنان در خیریهها تمرکز بر حمایتهای مالی داوطلبان و خیرین است و اینکه چه میزان میتوانند کمک مالی داشته باشند؛ در حالی که در NGOها بر تخصص و اعتبار حامیان تمرکز میشود، اینکه حامیان چه نوع حمایت غیرمالی میتوانند انجام دهند. شاید نتوانند کمکهای مالی داشته باشند اما به عنوان مثال، میتوانند به عنوان یک نیروی داوطلب در سطوح مختلف اجتماعی نماینده NGO باشند و افراد را به یک فعالیت مدنی جذب کنند.
بنابراین در سازمانهای مردم نهاد آورده نقدی حامیان، اهمیت چندانی ندارد، بلکه تخصص، اعتبار و شبکه ارتباطی آنهاست که اهمیت مییابد.
- خیریهها در لایههای سطحی آسیب فعالیت میکنند، و به تسکین عارضههای ظاهری در اجتماع میپردازند. به عنوان مثال، بین افراد کم بضاعت سبد کالا و پوشاک توزیع میکنند؛ در حالی که NGOها به این میاندیشند که چه کاری باید انجام داد تا آسیبها به طور ریشهای از بین بروند و یا اینکه چطور میتوان از پایه، شکل گیری آسیبها را مانع شد. در NGOها این سؤال مطرح است که برای مثال چرا کودک بدسرپرست یا کودک کار به وجود میآید یا چه کاری میتوان انجام داد که آسیبها از ریشه به وجود نیایند.
- خیریهها، حداقلهای ممکن، نیازهای تضمین کننده بقا را تأمین میکنند؛ یعنی به فکر ماهی دادن به افراد هستند؛ در حالی که NGOها نگاه توسعهای دارند و توانمندسازی را به جای کمکهای سطحی دنبال میکنند؛ به عبارتی در پی یاد دادن ماهیگیریاند، اینکه خود افراد به استقلال برسند و حق انتخاب داشته باشند.
- یکی دیگر از تفاوتهای خیریه با NGO این است که خیریهها معمولاً مقطعی عمل میکنند. در بازههای زمانی کوتاه (ابتدای سال نو، اول مهر، محرم، یا بلافاصله بعد از وقوع یک بحران) به رفع نیازهای اولیه افراد حوزه آسیب میپردازند؛ اما NGOها آینده نگرانهتر به موضوع نگاه میکنند، سینرژیک، پویا، هدفمند و مستمر فعالیت میکنند. به عنوان مثال، در زمان وقوع زلزله، خیریهها به دنبال تهیه آذوقه و خورارک و مایحتاج اولیهاند؛ در صورتیکه NGOها علاوه بر این موارد به این میاندیشند که چطور میتوان حال روحی و روانی کودکان و بازماندگان حادثه که عزیزان خود را از دست دادهاند، بهبود بخشید.
- خیریهها اکثراً گروهی و هیأتی عمل میکنند؛ در حالی که NGOها تیمی، مشارکتی، ساختارمند و دارای ساختار و چارت مدون هستند و شرح وظایف افراد در آنها مشخص شده است.
- خیریهها حمایت کنندهاند، اما NGOها توانمندساز، ظرفیتساز و اصلاح کننده هستند، فعالیتشان باعث وابستگی افراد نمیشود، به نحوی عمل میکنند که افراد بتوانند روی پایخود بایستند و از حمایت دیگران بینیاز شوند.
- سخنگویی خیریهها با صدای واحد، ضعیف است و کم شنیده میشود، در حالی که سخنگویی قویتر Ngoها باعث رسیدن صدای جامعه هدفشان به نهادهای تصمیم گیرنده میشود.
- خیریهها افراد جامعه آسیب را بسیار کم و محدود نمایندگی میکنند، اما NGOها می توانند گروه قابل توجهی از افراد ذیل حیطه مأموریتشان را تحت پوشش قرار داده و در مطالبات نمایندگی کنند.
- از جمله دیگر تفاوتهای خیریه با NGO این است که خیریهها بیشتر قائم به فرد هستند، اگر آن یک فرد به هر دلیلی حضور پیدا نکند، فعالیت کل سازمان متوقف میشود، و یا اینکه آن فرد تصمیم میگیرد، اعلام میکند و بقیه انجام میدهند؛ در حالی که NGOها، تیمی، سیستمی و دموکراتیک عمل میکنند و در آنها همفکری و مشارکت آرا وجود دارد.
- خیریهها به طور سنتی تسهیلگری میکنند و همان شیوههایی را که از گذشته یاد گرفتهاند، طی سالیان متمادی تکرار مینمایند؛ اما NGOها به فکر خلاقیت و نوآوری هستند و از روشهای کاری جدید استقبال میکنند.
- خیریهها اقدامات ارزشمندی برای جامعه انجام میدهند که مفید و موثر است اما لزوماً بهره وری ندارد؛ اما در Ngoها علاوه بر اقدامات مؤثر و مفید، فعالیتها بهره وری قابل قبولی دارند، به عنوان مثال فعالیتهایشان با اتلاف منابع کمتر، کیفیت بالاتر و مدیریت هزینه بهتر انجام میشود. به علاوه در خیریهها تخصص داوطلب مهم نیست و هر فردی را میتوان به عنوان دواطلب جذب کرد؛ اما در NGOها برای تضمین بهرهوری، الزاماً نیازمند حضور داوطلبان حرفهای و متخصص هستیم.
در نهایت با توجه به نکات اشاره شده، لازم است برای حرکت در مسیر توسعه، خیرین و سازمانها از سطح خیریه فراتر رفته و نگاه NGOای پیدا کنند، و ظرفیت سازی و استقلال افراد حوزه آسیب را به عنوان دستاوردهای نهایی فعالیت خود در نظر داشته باشند.

ارتباط با ما
کاملا رسا و مفید